مدل چهار مرحلهاي پوليا
فرآيند تفكر حل مسأله براي افراد معلم خصوصی فیزیک مختلف متفاوت است. پوليا تلاش كرده تفكر حل مسأله را به نوعي مدل سازي كند. او الگويي چهار مرحلهاي را مطرح كرده است. در فرآيند حل مسأله اين چهار مرحله چهار گام طي ميشوند تا يك مسأله رياضي به طور كامل حل شود. مدل چهار مرحلهاي او به اين شكل است:
1 – فهميدن مسأله
گام اول حل مسأله فهميدن آن است. اين گام نشان ميدهد، مسأله وقتي مسأله است كه نكتهاي براي فهميدن
داشته باشد. فهميدن مسئله يعني تشخيص داده ها و خواسته هاي آن و درك ارتباط بين آنها. فهم يك مسأله در واقع بخش اصلي فرآيند حل مسأله است. مسألههاي پيچيده حل نمي شوند. چون اغلب در فهم آنها مشكل داريم. اغلب دانش آموزان در فهميدن مسأله اشكال دارند. يكي از دلايل آن اشكال در درك مطلب عبارات صورت مسأله است. معلمان ميتوانند براي طي كردن اين گام، سؤالهاي گوناگوني مطرح كنند به نمونههاي زير توجه كنيد:
دادههاي مسأله چيست؟
خواستههاي آن كدامند؟
مسأله را به صورت خلاصه بيان كنيد.
مسأله را به زبان و بيان خود توضيح دهيد و دوباره تكرار كنيد.
مسأله را به صورت نمايشي اجرا كنيد.
مسأله را با شكلها و يا اشياء مدل سازي كنيد.
آيا معني واژهها، لغات و اصطلاحات به كار رفته در مسأله را ميدانيد؟
سؤالها و توصيههايي از اين دست كمك مي كنند، دانشآموز در مورد مسأله بهتر فكر كند و معلمان نيز مطمئن شوند كه آنها مسأله را درك كردهاند.
2- طرح ريزي كردن
در اين طرح مسأله از ابعاد متفاوت رياضي بررسي ميشود. يعني تعيين اين كه مسأله به كدام يك از شاخههاي هندسه، كسر، جبر، و … مربوط است. چگونه ميتوان آن را مدل سازي كرد؟ كدام روش يا راهبرد براي حل آن مناسبتر است؟ در اين مرحله ممكن است مجبور شويم به گام فهميدن برگرديم و اين افت و برگشت تا پيدا كردن يك راه حل مناسب ادامه مييابد. در آموزش ابتدايي آن چه بيشتر از همه براي دانشآموزان معني دارد، تشخيص روش يا راهبرد مناسب براي حل مسأله است. به همين دليل اين گام را به انتخاب راهبرد ميشناسيم. راهبرد يعني يك روش يا
راه حل عام كه در بسياري از مسائل كاربرد دارد. آموزش راهبردهاي حل مسأله، در واقع مهمترين بخش حل مسأله است كه براي آموزش هنر حل مسأله راهي به دانش آموزان نشان ميدهد و آشكار ميسازد.
3 – حل مسأله
در گام سوم، وقتي راهبرد مناسب براي حل مسأله مشخص شد، به حل آن اقدام مي كنيم، هنگام حل مسأله ممكن است به اين نتيجه برسيم كه راهبرد انتخاب شده مناسب نيست و به حل مسأله منجر نمي شود. بنابراين بايد به گام دوم برگرديم و راهبرد تغيير دهيم. يا حتي مجبور شويم براي فهميدن بخشهايي از مسأله به گام اول برگرديم.
حل مسأله صرفاً نوشتن عمليات و عبارتهاي رياضي نيست، گاهي با انتخاب راهبرد، رسم شكل و كشيدن يك شكل مناسب مسأله به طور كامل حل ميشود و ديگر نيازي به نوشتن عمليات نيست. يا حدس زدن پاسخ مسأله و آزمايش آن، خواسته مسأله را مشخص ميكند. در حالي كه عمليات و راه حل مستقيمي براي رسيدن به جواب ننوشته ايم.
4 – نگاه به عقب
گام چهارم را اغلب دانشآموزان و معلمان طي نميكنند. به عبارت ديگر پيدا كردن پاسخ و حل رياضي مسأله را پايان كار ميدانند در حالي كه در فرآيند حل مسأله گام نگاه به عقب اهميت زيادي دارد. اين مرحله جلوهها و معنيهاي متفاوتي دارد. تفسير و ترجمه جواب رياضي مسأله در دنياي واقعي، بررسي منطقي بودن پاسخ و اين كه جواب به دست آمده همان خواسته مسأله است يا نه بررسي صحت عمليات انجام شده بررسي مجدد مراحل مسأله، تطبيق شرايط مورد نظر مسأله با پاسخ به دست آمده، بررسي مسأله با يك راهبرد يا راه حل ديگر و در نظر گرفتن ساير حالتها و شرايط براي مسأله، نمونههايي از كارهايي هستند كه ميتوان در گام آخر انجام داد.
راهبردهاي حل مسأله
آخرین دیدگاهها